مجله اینترنتی ایرانی ها - مجله اینترنتی ایرانی ها دانلود نمونه سوالات و جزوات و ...
مان طوری که قبلاً ذکر شد، معمولاً شرکتهای خریدار به منظور مدیریت تامینکنندگانشان، آنها را به دو گروه تقسیم می کنند. گروه اول، شامل تامین کنندگانی است که قطعات ضروری اما غیراستراتژیک را تامین کرده و گروه دوم، شامل تامین کنندگانی است که قطعات استراتژیک را تامین می کنند. در اصطلاح حرفه ای، به تامین کنندگان گروه اول، تامین کنندگان مستقل و به تامین کنندگان گروه دوم، تامین کنندگان وابسته می گویند. برای توضیح بیشتر از شکل 1 کمک می گیریم.
همان طوری که از شکل پیداست. دایره کوچک، انجمن تامین کنندگان وابسته را نشان می دهد. اعضای این انجمن، شامل آن دسته از تامین کنندگانی است که به واسطه سطح مصرف قطعه تامینی و سطح وابستگی متقابل موجود میان آنها و خریدار موردنظر، مجبورند به طور نزدیک و تنگاتنگی با شرکت مذکور همکاری کنند. نکته ای که در اینجا جالب توجه می نماید، این است که هر تامین کننــده ای نمی تواند به عضویت این انجمن درآید. این امر در درجه اول از آنجا ناشی می شود که اغلب ماهیت اطلاعات تبادلی میان خریدار و تامین کنندگان وابسته، اختصاصی و محرمانه بوده و خریدار نیاز دارد که به طور نزدیکی با چنین تامین کنندگانی هماهنگ شود. البته در بعضی از موارد، خریدار درصد کوچکی (معمولاً کمتر از 10 درصد) از تامین کنندگان مستقل خود را نیز به عضویت این انجمن درآورده و حتی پرسنلی را نیز به این شرکتها اعزام خواهد کرد. خلاصه اینکه، این انجمن شامل تامین کنندگان وابسته و درصد کوچکی از تامین کنندگان مستقل است که جو رقابتی مثبتی برای تامین کنندگان وابسته ایجاد مـــــی کنند.
دایره بزرگ، انجمن دومی از تامین کنندگان را معرفی می کند که عضویت در آن برای همه تامین کنندگان رده اول آزاد است. تامینکنندگان عضو این انجمن - که اجازه عضویت در انجمن اول یا همان انجمن تامین کنندگان وابسته را ندارند - تمایل دارندکه دست به استانداردسازی بیشتری زده و کماکان قطعاتی نظیر تایرها، باتریها، کمربندها و... را که اهمیت چندانی در تولیدات خریدار ندارند، تولید کنند. در نتیجه در این سطح، اندیشیدن به روابط نزدیک میان خریدار و تامین کننده و مشارکت در فعالیتهایی نظیر طراحی، توسعه و تولید از اهمیت چندانی برخوردار نیست.
در ادامه متذکر می شویم که غالباً مساعدتهای ویژه خریدار به تامین کنندگان وابسته اش تعلق گرفته و باقی تامین کنندگان مجبورند که هم راستا با فعالیتهای شرکت خریدار و انجمن مربوطه به کارشان ادامه داده و یا به هر طریقی، شایستگیها و انگیزه مشارکتشان را برای مراجع ذی صلاح شرکت خریدار به اثبات رسانند تا لااقل در آینده بتوانند با جلب توجه مسئولان شرکت مذکور، در قالب انجمن تامین کنندگان وابسته قرار گیرند. نهایت اینکه، بادقت در چنین الگویـی، منافع رده بندی استراتژیک تامین کنندگان قابل رویت است.
نتیجه گیری
هدف این مقاله، معرفی و مقایسه انواع مدلهایی است که تاکنون در مورد مدیریت تامین کنندگان به کار گرفته شده است.
از آنچه تاکنون گفته شد، می توان نتیجه گرفت که مونتاژگران کالاهای صنعتی مدرن و پیچیده (مانند خودرو)، باید در زمینه مدیریت تامین کنندگان قطعاتشان حساسیت بیشتری به خرج داده و درواقع برحسب استراتژیک یا عدم استراتژیک بودن قطعه مورد نظر در فرآیند شکل دهی محصول نهایی، به انتخاب تامین کنندگان همت گمارند. لازم به توضیح است که هرچند تامین هر قطعه ای، مدیریت تامین کننده مورد نظر را می طلبد، اما در مورد قطعات استراتژیک، این موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نیازمند آن است که به مسائلی نظیر طول مدت قرارداد، تداوم رابطه، سطح به اشتراک گذاری اطلاعات، سرمایه گذاریهای ویژه در خصوص رابطه فی مابین و سطح اعتماد فی مابین توجه بیشتری معطوف گردد. بنابراین، شرکتهایی در آینده از مزیت نسبی رقابتی برخوردار خواهند بود که بتوانند در زمینه مدیریت استراتژیک تامین کنندگانشان موفق تر از سایر رقبا عمل کنند.1
منابع
1 - MONCZKA R., TRENT R., AND HANDFIELD, R. B. (1998). “PURCHASING AND SUPPLY CHAIN MANAGEMENT”, SOUTH-WESTERN COLLEGE PUBLISHING.
2 - HANDFIELD R. B., AND NICHOLS E.L., (1999). “INTRODUCTION TO SUPPLY CHAIN MANAGEMENT”, NEW JERSEY, PRENTICE HALL.
3 - COOPER R., AND SLAGMUDAR R. (1999). SUPPLY CHAIN DEVELOPMENT FOR THE LEAN ENTERPRISE INTERORGANIZATIONAL COST MANAGEMENT”, THE IME FOUNDATION FOR APPLIED RESEARCH, INC., PRODUCTIVITY PUBLISHING.
4 - DOWLATSHAHI S., (1999). “BARGAINING POWER IN BUYER-SUPPLIER RELATIONSHIPS’, PRODUCTION & INVENTORY MANAGEMENT JOURNAL, FIRST QUARTER, APICS, 27-35.
5 - JEFFREY H. DYER, DONG SUNG CHU AND WUJIN CHU (WINTER 1998). “STRATEGIC SUPPLIER SEGMENTATION, THE NEXT “BEST PRACTICE” IN SUPPLY CHAIN MANAGEMENT”.
6 - تیموری، ابراهیم؛«ارائه مدلهایی برای سیستم مدیریت زنجیره عرضه»؛ پایان نامه دکترای مهندسی صنایع؛ دانشگاه علم و صنعت ایران؛ اسفند 1378.
7 - ریاضی، افشین: «طراحی یک رویه جهت ارزیابی، انتخاب و توسعه تامین کنندگان در مدیریت زنجیره تامین»؛ پایان نامه کارشناسی ارشد مهندسی سیستمها، دانشگاه علم و صنعت ایران؛ پاییز 79.
دکتر وهاب خلیلی شجاعی ، دکتر اصغر مشبکی
در این مقاله مبــاحث به دو بخش تقسیم شده اند. نخست مباحث مربوط به فرهنگ سازمانی و و رابطه آن با مدیریت فرهنگ سازمانی مورد تحلیل قرار گرفته شده و سپس تاثیر مولفه های فرهنگ سازمانی بر پیاده سازی مسئولیت اجتماعی سازمان ها بررسی می شود. در این پژوهش، فهرست اولیه مربوط به معیارهای فرهنگ سازمانی از مدل بارون و گرینبرگ و معیارها مسئولیت اجتماعی سازمان ها از مدل دنیسون استفاده شده است و برمبنای این معیارها، پرسشنامه ای طراحی شد که با استفاده از روش های آزمون تحلیل واریانس فریدمن و آزمون دوجمله ای، فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
از یافته های این مقاله می توان به این نتیجه رسید که بین مولفه های فرهنگ سازمان و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان همبستگی مثبت و بالایی وجود دارد و این امر نیز به نوبه خود تاثیر بسزایی در رشد و تعالی جو سازمانی خواهد داشت. همچنین با استفاده از رگرسیون، این نتیجه حاصل شد که مدل های ذهنی کارکنان مولفه مهم و اصلی موثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان است.
نویسنده : meysam1366 |
امروزه حضور در عرصه اقتصاد جهانی برای تولیدکنندگان و شرکتهای تجاری با چالشهای جدیدی مواجه است.
وجود تعداد زیاد عرضهکنندگان و رقابت فشرده آنها و افزایش انتظارات مصرفکنندگان برای ارائه کیفیت بهتر و خدماترسانی سریع تر، فشارهای زیادی را بر تولیدکنندگان وارد کرده؛ عواملی که شاید تا پیش از این وجود نداشته است.
در این شرایط شرکتهای تجاری پی بردند که به تنهایی قادر به انجام همه امور نبوده و از سوی دیگر علاوه بر توجه به امور و منابع داخلی، نیاز به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از شرکت نیز وجود دارد.
علت این امر دستیابی به مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتر از بازار است. بر این اساس فعالیتهایی مانند تهیه مواد، برنامهریزی برای تولید محصول، انبارداری، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلا در سطح شرکت انجام می شد، به سطح زنجیره تامین انتقال یافته است.
مسئله اساسی در یک زنجیره تامین، مدیریت، کنترل و هماهنگی فعالیتهاست. مدیریت زنجیره تامین این کار را به طریقی انجام میدهد که مشتریان بتوانند محصولات را با کیفیت و خدمات قابل اطمینان، در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت کنند.
مدیریت زنجیره تأمین از شاخههای نو ظهور مدیریت است که روز به روز در حال تکامل و پیشرفت بوده و بهدنبال راههای کاهش هرچه بیشتر چرخه تولید محصول و ارائه خدمات مطلوب تا رسیدن به دست مشتری است.
امروزه مفاهیم زنجیره تامین و زنجیره ارزش در دنیای کسب و کار زیاد مورد استفاده قرار می گیرد. در دهه های ۶۰ و۷۰ میلادی راهبرد تولیدکنندگان برای حفظ و افزایش سهم بازار، بر بهبود کیفیت محصولات متمرکز بود این درحالی است که در دهه ۸۰ علاوه بر بحث کیفیت، موضوع تنوع بخشی محصولات از عوامل مهم حفظ سهم بازار محسوب میشد.
در دهه ۹۰ مدیران صنایع متوجه شدند برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآیندهای داخلی شرکت کافی نبوده بلکه عملکرد تامینکنندگان مواد اولیه و قطعات و همچنین توزیعکنندگان محصول، ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار آنها دارد. با چنین نگرشی بود که رویکرد زنجیره تامین در تولید رقابتی مورد توجه قرار گرفت.
مفهوم زنجیره ارزش در سال ۱۹۸۵ توسط مایکل پورتر مطرح شد. وی معتقد است، بهترین راه برای توصیف فعالیت هر شرکت، وصف آن بر حسب یک زنجیره ارزش است.
هرچه بيشتر دربارة بازاريابي فرا بگيريد آخرين كتابها و مجلات بازاريابي را مطالعه كنيد، با همكارانتان در خصوص
استراتژيهاي موفق صحبت كنيد و بويژه به كسب و كارهايي كه موفق هستند توجه كنيد. در
مورد بازاريابي 5 نكته را در نظر داشته باشيد. 1-محصول 2- قيمت 3- مكان
4-تبليغات 5-مردم.
به ياد داشته باشيد كه هرچقدر هم كه ايده (نوآورانة تجاري) شما خوب و سازماندهي شده باشد، بدون داشتن بازاريابي، به موفقيت نايل
نخواهيد شد.
2. از رقيبان موفقتان درس بگيريد: از هر وسيله كارآمدي براي ايجاد تمايز بين خودتان با رقبا استفاده كنيد. براي مثال به سرمايهگذاري در فرصتهايي كه رقباي شما از دست ميدهند بپردازيد و يا از كساني كه به موفقيتهاي بزرگي دست يافتهاند بخواهيد كه اطلاعاتي به شما بدهند.برای ادامه کلیک کنید